-
عوض میشی!
چهارشنبه 23 دی 1394 23:26
امروز موقع برگشتن از سررکار با همکارم رفتیم دی وی دی نهن گ عن بر رو بگیره. داشتم فک میکردم مگه فاصله ی بین اکران این فیلم تا زمانی که دی وی دی شد چقدر طول کشید؟؟؟تقریبا از خرداد یا تیر اکران شد تا الان میشه 6-7 ماه.انگار اون موقع من یه بی تای دیگه بودم.الان یه بی تای دیگه م توی این 6-7 ماه من چقدر عوض شدم؟؟؟ چن تا...
-
موزیک شبانه!
چهارشنبه 16 دی 1394 23:16
امشب رو با این موزیک بگذرونید. شبتون شیک و عالی و متعالی :)
-
روزمرگی و کارام!
چهارشنبه 16 دی 1394 16:01
این روزام خیلی شبیه به هم شده. درس.کار.امتحان.پروپوزال امتحانام تموم شه یه کم تنوع به زندگیم میاد :) والا کلا رفتم تو پروسه تکراااار روزمرگی. ولی بعد امتحانام شرایط رو تغییر میدم حتما... اینم عکس یه سری از کارای جدیدم عکس های بالایی طراحی ها عکس های پایینی اجرا شده ی طرح
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 دی 1394 23:14
-
فراموش نمیشین!
چهارشنبه 2 دی 1394 23:16
از ساعت 8 نشستم پای یکی از پروژه هام که فردا باید یه بخش زیادیش رو تحویل بدم. نمیدونم یه دفه یاد خواننده های قدیمم افتادم. وبلاگ نویسی 5سالو نیم پیشم.. یادمه اولین پستم رو که نوشتم اولین کامنتم از ریحانه بود.دومیش از بنفشه.سومیش از ندا.چهارمیش از سها.پنجمیش از نسیمه.ششمیش از کعبه و.. تا اینجا یادمه فقط :دی و چیزی که...
-
بغض!
یکشنبه 22 آذر 1394 23:48
امروز رفتم آرایشگاه رزرو کردم. بعد از کار رفتم و کلی باهاشون تلفنی حرف زدم که صبر کنین تا من برسم.چون دیگه زودتر از 6 نمیرسیدم.(در بهترین حالت) لباس و این چیزا هم اوکی هست.مشکل گوشواره س و لاک :دی برای عقد پسر داییم خیلی پیاده شدم.البته خیلی برام مهم نیست چون دیگه تقریبا آخرین نوه ای هست که داره ازدواج میکنه و دیگه...
-
:(
چهارشنبه 18 آذر 1394 10:54
5 شنبه 26 آذر مراسم عقد پسر داییمه.و البته روز تولدمم هست :) خیلی علاقه ای ندارم که برم.دلایلش هم زیاده. یکیش اینه که من کلا با خاندان زنداییم حال نمیکنم.کلا با پسرای این داییم و زناشون حال نمیکنم.اگه برم اونجا باید کلا تو قیافه باشم. دلیل بعدیش اینه که عسل هم اونجاست.من تقریبا 2 سالی میشه که نه عسل رو دیدم و نه حتی...
-
این روزام!
سهشنبه 17 آذر 1394 12:31
این روزام پر از مشغله اس. مجوز ساخت خونمون اوکی شده.الان چند روزیه اومدن و دارم حیاط رو میکنن.22 متر باید بکنن و خاک رو آزمایش کنن. نمایشگاه رن گ و رز ین هست و ما 12 تا غرفه اونجا داشتیم و واقعا دوران سخت و پرکاری بود برامون تو این مدت هم شبا میرفتم تو اون دفتر بازیگری برای کاراش. جمعه هم باید برم تست گریم :) البته...
-
شلوغم!
شنبه 14 آذر 1394 23:35
آیا اینکه من این مدت خیلی شلوغ بودم دلیل محکمی بر ننوشتنم هست یا خیر؟؟؟ همه بگید هس هس. شلوغم.شلوغی.شلوغ است.شلوغیم شولوغید شولوغنندددددددد پ.ن:همچناان شلوووغم
-
مای آرت ورک :دی
سهشنبه 3 آذر 1394 15:09
2تا از کارهام در نمایشگاه خ و درو عکس های بالا طراحی های من.عکس های پایین کار اجرا شده از روی طرح پ.ن:تو این چند روز میام حتما راجع به تست بازیگری یه پست مینویسم.خیلی باحاله :) پ.ن:کارام خوب شدن؟؟؟؟ :) پ.ن:نسترنننننن :*******
-
حرف!
یکشنبه 1 آذر 1394 20:13
من شدیدا آدم (شنیداری؟؟گوشی؟؟حرفی؟؟؟.... کلا یعنی حرف روم خیلی تاثیر داره)هستم!!! :دی یعنی خدا نکنه یکی یه حرفی بزنه که باهاش حال کنم.کلا تا آخره عمرم اون حرفو یادم نمیره. حالا نه که طرف بشینه 100 ساعت باهام حرف بزنه ها...شده در حد یه جمله ی چند ثانیه ای!!! خیلی وقتا هم شده بخاطره حرف یه نفر مسیر کل زندگیم عوض شده. 4...
-
94 گرافی!
جمعه 29 آبان 1394 23:22
سال 94 شروعش برام خیلییی خیلییییی معمولی بود. حتی پایین تر از سالهای قبلم بود. خیلیم حس عجیب و غریبی بهش نداشتم.حتی خیلی هم امیدوار نبودم.میگفتم اینم مثل سالای قبله.یا تغییراتی که توش بوجود میاد آنچنان به چشم نمیاد. ولی عجیبه که امسال پر چالش ترین سال زندگیه من بود.خیلی چیزا توش تغییر کرد و همچنان هم داره تغییر میکنه....
-
خودم باشم!
دوشنبه 25 آبان 1394 22:43
دلم یه مهمونی تووپ میخواد... یه مهمونی که اصلاااا برام مهم نباشه که کلی میپرم و جیغ میزنم... برام مهم نباشه که کسی درموردم چه فکری میکنه... برام مهم نباشه که میک آپم پاک شه یا شر شر عرق بریزم یا موهایی که ساعت ها برای صاف شدنش زحمت کشیدم بخاطره عرق کردنم فرفری بشه... یا اینکه وسط رقص پا درد بگیرم و کفشمو بندازم یه...
-
حس!
یکشنبه 24 آبان 1394 21:39
همین الان تموم شد..... 3 تا غرفه..... طراحی.نقشه.ساخت و... حس تموم شدن این 3 تا غرفه برام خیلی شیرینه.هرچند که دیگه داره برام عادی میشه.ولی همچنان برام لذت بخشه وقتی میبینم چیزیو که بهش فکر کردم و رو یه کاغذ کشیدم و خلقش کردم الان جلوی روم ساخته شده و فردا کلی آدم میاد تو این غرفه میشینه. عکس غرفه هارو حتما اینجا شر...
-
استایل!
چهارشنبه 20 آبان 1394 23:09
امروز تو شرکت همش بحث سر فیلم عص ر یخب ندان بود. من که قبلا تو سینما دیده بودم ولی خب یه سری فیلمارو دوباره هم دی وی دیشو میگیرمو میبینم. بیشتره بحثمون هم سر فرهاد اص لانی بود. یه نظرم از وقتی چاق شد خیلی تو موقعیت کاریش تاثیر مثبت گذاشت. کلا از نظره من آدمیه که میتونه آدمو جذب کنه. من کلا تو مود مردای خیلی خوشگل...
-
شیک!
دوشنبه 18 آبان 1394 23:11
حساب کردم دیدم امروز دقیقا 13 ساعت و 27 دقیقه داشتم کار میکردم. اونم همش پای کامپیوتر. اون چند ساعت وقفه هم فاصله بین اومدنم به خونه از شرکت بود. اینو جز این 13 ساعت حساب نکردم. و دقیقا الان تموم شد.... 3 تا غرفه رو از صبح تا الان نقشه فنی ش رو دادم.برای نمایشگاه خو درو بچه ها نمایشگاه خود رو حتما برید.من کلی از کت و...
-
پیمان یز دا نیا ن!
دوشنبه 11 آبان 1394 22:01
یکی از بهترین اتفاقای زندگیم دیشب بود. دیدن پیمان ی زدا نیان تو یه رستوران ایتالیایی. اونم دقیقا بعد از اینکه غذا تموم شد و داشتیم میومدیم بیرون. موسیقی تو زندگی من خیلی نقش مهمی داره.خیلی وقتا شده وقتی یه اتفاقی برام افتاده یا تو یه حال خاصی هستم میگم کاش میشد این حس الانه من موسیقی متن داشت.تا کامل بشه توصیفش کرد....
-
که چی؟
شنبه 9 آبان 1394 22:22
موقعی که آکسفورد از ایران رفت من اوضاع روحیم خیلی بد بود. اگرم یادتون باشه اون موقع ها با دوست آکسفورد زیاد حرف میزدم و بیرون میرفتم. اون بهم میگفت یه مدت بزن تو فاز مردای دیگه.تو چون دنبال قدرت هستی و دنبال موفقیت های زیاد هستی ناخوداگاه جذب این آدما میشی. دخترایی که اینجوری با همچین اشخاصی دوست میشن اکثرا همه مدل...
-
جمعه!
جمعه 8 آبان 1394 13:09
با این اوضاعی که داره پیش میره احتمالا جمعه ها هم میره برای کارام.فک کنم دیگه کم کم تموم شد دوره ای که جمعه ها رو استراحت میکردم. :| پ.ن:اشکالی نداره.نهایتا 1 سال قراره اینجوری بگذره
-
عصر یخبندان!
دوشنبه 4 آبان 1394 22:07
رو شیشه ی سوپری سر کوچه ی محل کارم پوستر فیلم عصر ی خ بندا ن رو زده. اولین حسی که بهش داشتم:یه خنده گشاد رو لبم. من روزای خوبمو همیشه با اتفاقایی که بهم بیشتر حال میده میگذرونم.مواقعی که میبینم حس خوب دارم سعی میکنم برم دنبال یه کار خوب.یه برنامه خوب.کلا هرچی که بهم لذت میده. دوره ای که این فیلم اکران بود من جزو اون...
-
اهداف
یکشنبه 3 آبان 1394 22:44
خیلی دوست دارم بیشتر بنویسم.ولی واقعا نمیرسم.البته از این روند راضی هستم.درسته وقت خیلی کارا رو ندارم ولی خب من راضیم.کلا حس خوبی دارم از اینکه سرم شلوغه.البته این شلوغی با استرس زیاد هم همراهه. تو کارم بهتر شدم.یه کم راه افتادم توش.و این حس خوبی میده بهم.البته هنوز خیلیییییی جا داره تا بهتر شه.ولی فعلا بدک نیست.تا 6...
-
کارما!
شنبه 25 مهر 1394 20:19
منشی شرکت یه دختر متولد 75 هست. دیروز بهم زنگ زد گفت میای دنبالم بریم بیرون؟؟منم گفتم اوکی.چیزی شده؟؟گفت بیا باهم حرف میزنیم. تا تو ماشین نشست زد زیر گریه. گوشی باباشو یواشکی دیده بود و فهمیده بود باباش با یه زنه دوسته.باباش یه خونه گرفته و با اون زنه با یه بچه کوچیک اون زنه زندگی میکنن.همه ی حرفای سک سی باباش با اون...
-
برنامه!
شنبه 18 مهر 1394 20:38
این اثاث کشی هم دردسری شده واسم. من اصلا به این چیزا عادت ندارم.از همه بدتر آویزون بودنه.اینکه هنوز مشخص نیست که کارهای شهرداری و مجوز هاش چقدر طول میکشه.این یه جور سردرگمی برام ایجاد کرده.وسایلایی که لازم نداریم رو جمع کردیم.همین شلوغی خونه رو مخمه. حتی برنامه هام رو هم که میخوام یادداشت کنم نمیتونم.همش حس میکنم گمش...
-
آزادی!
سهشنبه 14 مهر 1394 23:55
بدون اغراق میتونم بگم بخش زیادی از زندگیم با هنر میگذره. موسیقی.فیلم.تاتر.کتاب تو این سالها بخش قابل توجهی از درامدم رو خرج تفریحات هنری کردم.خرج تاترهای مختلف.فیلم.موزه ها و گالری ها و... و خیلی هم از این قضیه خوشحالم.چون به نظرم در پدیده تخ می تخیلی یی مثل زندگی که واقعا پدیده پیچیده ای هست هنر تنها چیزیه که میتونه...
-
درهم!
یکشنبه 12 مهر 1394 00:15
این روزام اتفاق خاصی توش نمیوفته. کل تایمم تو روز رو درگیر کار هستم.حالا جدیدا دانشگاه بهش اضافه شده. برای مسائل دیگه هم وقت نمیذارم.چی بشه یه سینمایی تاتری چیزی برم.اونم فقط جمعه ها با دوستام.با کپل.و کلا هرکی پایه باشه. راستش حوصله رابطه هم ندارم.زیاد اهمیتی به کپل نمیدم.مخصوصا ازونجایی که ایشون هم داره میره سوئد!!!...
-
طرح!
دوشنبه 6 مهر 1394 23:22
یکی از اتفاقایی که نمایشگاه تلکام برای من داشت این بود که من برای یه کار خیلی زحمت کشیدم و طرحم از بین 27 تا طرح رفت بین 10 تا طرح نهایی.خبرش واقعا خوشحالم کرد.بعدش رفت بین 5 تای آخر.و باز هم خیلییی خوشحال شدم.و رفت بین 3 طرح برتر.و بعد هم شد طرح برتر.اونم برای یه کمپانی بزرگ. وقتی بود که تو پوست خودم نمیگنجیدم از...
-
درگیری!
دوشنبه 6 مهر 1394 22:48
این روزا واقعا سرم شلوغه.این مدت همش درگیر نمای ش گاه شیرینی شکلات بودم.بعدش که تموم شد درگیر نما یش گاه تلکام شدم.شاید برنامه های تلویزیونی همراه اول رو دیده باشید از تلویزیون.واقعا نمایشگاه شلوغی هست و اون 5 روز ساخت هم واقعا پر استرس بود.یه شرکت هم طرحمو دزدیده بود و خودش بدون اینکه پول بده به ما داده بود یکی دیگه...
-
شروع
جمعه 3 مهر 1394 13:23
تصمیم گرفتم بیام اینجا. ببینم اینجا چجوریه. شروع