آب کرفس خوشمزه!

اقای مهندس ساختمون ساز یکی از قهرمان های جودو هستند.که البته من این مساله رو نمیدونستم از اول.

باشگاهی که میرم به صورت نیمه خصوصی هست.ولی در واقع ایشون مربی تغذیه م شده.یا بعضی از حرکت ها رو بهم میگه.

دیشب یکی بهش زنگید و در حال جواب دادن سوالاش بود که آخرش بهش گفت اوکی پس فلان قدر سیب زمینی آب پز و فلان قدر هم ماکارانی بخور...

منم گفتم نمیشه منم اینارو بخورم؟؟

گفت:خیر.شما همون آب کرفسو بخور....

.

.

.

من واقعا آب کرفس دوس ندارم.خود کرفسو دوس دارما.

پیشنهادی ندارین برای اینکه آب کرفس خوشمزه تر بشه؟

زومبااااا

6 تا 8 هر روز باشگاهم.

اعتراف میکنم کل این 2 ساعت رو در حین انجام ورزشم زل میزنم به مربی زومبا.

خعععلی خوبه...

کاش پسر بودم باهاش ازدباج میکردم

:(

:))))

والا...

دلتنگی به لطف خن دوانه

والا ما 3 شنبه شب سینما بودیم.ساعت 1 شب رسیدیم خونه.

گوشیو نگاه کردم پر از میس کال.اس ام اس....

تلگرام رو باز کردم...

انبوهی پیغام از هر کسی که فکرشو کنید...

حالا موضوع این پیام ها:

بیتااااااااااااا پوووریااااا اومده خندوااااننننههههه

.

.

.

.

:| :| :|

بعله....

باز خوبه بهانه ای شد من یه حالی ازش بپرسم....

کلا پسره خوبیه.من خیلی دوسش دارم.رابطه مون هم خوب بود.مامانش یه کم عنه اجازه نمیده این بدبخت نفس بکشه..

وگرنه من هنوزم دوسش دارم این گل پسره نفسو.

منتظرم ننه ش بره برم ببینمش.خعلی وقته ندیدمش.همین برنامه خ ندوانه یهویی یادم انداخت که خیلی وقته ازین پسرک دور شدم.کوفت بگیره این برنامه های تلگرام و این چیزا که باعث شدن ارتباط رو فقط در حد تکست حفظ کنیم.

پیشاپیش از ادبیات حرف زدن منو پوریا از همگی معذرت خواهی میکنم :))) :دی

 

 

 

 

  

 


برنامه رو دانلود کردم دیدم.دلم براش تنگ شد.عوضی :* 





مخترع!

موقعیت امروز من:بیمارستان صا ر م

یه سری توضیحات راجع به موضوع پایان نامه و اهدافم گفتم.

مدیر بخش تجهیزات پزشکی: خانم مهندس در واقع شما مخترع هستید؟؟؟

من: :|

مگه میشه؟؟

مدیر:بله دیگه.این میشه یه اختراع


پ.ن:هیچ وقت فک نمیکردم میشه بهم گفت مخترع....همیشه میدونستم اسمم  مهندس هست و طراح....


پ.ن: بی تا هستم یک مخترع :دی

مستی و راستی

من همیشه کلیدی ترین حرف ها رو از طرف مقابلم موقع مستیش متوجه میشم.

همیشه اون موقع س که خودشونو لو میدن.

دقیقا تو مهمونی 5 شنبه هم همین شد....

یه بار بهش زنگ زده بودم گوشیشو جواب نداد.1 هفته گوشیش خاموش بود.

تو مستیش گفت:از شمال برگشته بودم.همش منتظر تلفنت بودم.یه باردیدمت تو خیابون که تو ماشین بودی با دوستت داشتین میخندیدین.

به زور و صد تا فحش خوردن از بقیه ماشینا با سبقت هایی که گرفتم خودمو رسوندم کنار ماشینت....ولی منو ندیدی و رفتی..

خیلی ناراحت شدم...با خودم تو ماشین حرف میزدم.گفتم : بی تا من برگشتم از شمال.میشه بهم زنگ بزنی؟؟؟چرا به من زنگ نمیزنی؟؟اگه زنگ بزنی مطمئن باش 1 بوق هم نخورده سریع گوشیو برمیدارم...


بعد از مستی همه اینارو یادش رفته بود.انکار میکرد یه بخشاییش رو...

:))))))

با این غرور ت خ می تخیلیش....


پ.ن:دیدین تو مهمونیا همیشه عن یه آهنگ خاصیو درمیارن؟؟؟این مهمونی هم عن آهنگ oh my god  از آ ر ش رو دراوردن با آهنگ داف ی جون بلک ک ت ز

ینی وختی کلیپاشون رو میبینم دوست دارم جفت پا برم تو تلویزیون