درد و دل

لزومی نداره که توی محیط کارتون مدیرتون یا همکارتون از مسائل شخصی و خانوادگیتون با خبر باشه.

صد دفه به منشیمون گفتم انقدر مسائل زندگیتو واسه ما تعریف نکن.

حالا ماها ازون دسته آدماییم که از حرفات سواستفاده نمیکنیم یا قضاوتت نمیکنیم یا دونستن زندگیت تو نحوه طرز فکر ما یا دید ما به تو تغییر نمیکنه.ولی همه اینجوری نیستن.

لزومی نداره همکارات یا مدیرت بدونن که بابات دوست دختر داره.

لزومی نداره بدونن که بابات بهت پول نمیده و بجاش پولاشو خرج دوست دخترش میکنه.

لزومی نداره بدونن دوست پسره تو پدر و مادرش از هم جدا شدن و پدرش پول ازدواج شماها رو نمیده.

لزومی نداره بدونن مامان دوست پسرت خونه نداره و باید برن یه شهر دیگه.


نمیدونم من حس میکنم گفتن این چیزا چیزیو درست نمیکنه.جز اینکه بخواد حالت درد و دل داشته باشه.که اونم به نظرم درد و دل کردن هم باید آدم خاص خودش رو داشته باشه.کسی که بتونه راهنماییت کنه.وگرنه کسی که حرفاتو گوش کنه و هیچی هم به ذهنش نمیرسه و ته قضیه هم میگه"برات دعا میکنم امیدوارم همه چی درست شه".ینی واقعا تو درمونده و وامونده ی این جمله ش بودی؟؟؟اون همه حرف زدی که اینو بشنوی؟؟

تهش هم اینه که طرف هر دفه که میبینتت میگه فلانی چه بدبختیه.چقدر دلم واسش میسوزه.طفلک.بنده خدا.آخی...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.