حرف!

من شدیدا آدم (شنیداری؟؟گوشی؟؟حرفی؟؟؟.... کلا یعنی حرف روم خیلی تاثیر داره)هستم!!! :دی

یعنی خدا نکنه یکی یه حرفی بزنه که باهاش حال کنم.کلا تا آخره عمرم اون حرفو یادم نمیره.

حالا نه که طرف بشینه 100 ساعت باهام حرف بزنه ها...شده در حد یه جمله ی چند ثانیه ای!!!

خیلی وقتا هم شده بخاطره حرف یه نفر مسیر کل زندگیم عوض شده.

4 نفر تو زندگیه من بودن که حرفاشون مسیر زندگیه منو تغییر داده:

1-خاله منیر:دوست مامانم.البته بیشتره حرفاش تو زمان بچگیم بود.یعنی یه جورایی بهم میگفت وقتی بزرگ شدی باید این بشی و اون باشی و اینا

2-شهرام:حرفایی که در مورد کار و زندگی میزد.خیلی وقتا با خودم فکر میکنم اگه یه روزی شهرام تو زندگیه من نمیومد من چی میشدم؟؟؟شاید یه اسگل

3-دختر عموم:مسیر تحصیلیمو اون مشخص کرد.اونم تو 10 دقیقه حرف زدن

4-استادم:همون که چند تا پست پایینی یکی از کاراشو گذاشته بودم دیده بودین.طراحی استو دیو خ بر شب که 1.این استادم واقعا مسیر کاری منو برام ایجاد کرد.خودشم همیشه همه جا و پیش هر کسی میشینه میگه.میگه من کلا نیم ساعت با بی تا حرف زدم.بعد از اون نیم ساعت وقتی بی تا از این در رفت بیرون شد یه آدم دیگه.میگفت همیشه تورو مثال میزنم که یه حرف چقدر روت تاثیر داشت



امروز هم دقیقا یه همچین اتفاقی افتاد اونم تو یه گروهی تو فیس ب وک.

فکر کن کامنت 2 نفر چقدر ذهن منو درگیر کرد.چقدر به اشتباهاتم پی بردم.اونم منی که هیچوقت آدمای اون گروهو قبول نداشتم.میگفتم اینا (به قول یکی از دوستام) "سیس شون بهم نمیخوره" :دی

دقیقا منم میگفتم اینا سیسشون بهم نمیخوره.اصلا فازمون یکی نیست.

ولی بعضی وقتا مهم نیست حرفو از دهن کی میشنوی.کجا میشنوی.از به بچه.از یه آدم بزرگ.از یه دکتر.یه مهندس.یه کارگر.یه معلم.یه معتاد.یه دزد.یه بیکار.یه کارخونه دار و....هرچی

وقتی یه حرفی درست و منطقیه چه فرقی میکنه کی اونو بهت بگه؟؟؟

94 گرافی!

سال 94 شروعش برام خیلییی خیلییییی معمولی بود.

حتی پایین تر از سالهای قبلم بود.

خیلیم حس عجیب و غریبی بهش نداشتم.حتی خیلی هم امیدوار نبودم.میگفتم اینم مثل سالای قبله.یا تغییراتی که توش بوجود میاد آنچنان به چشم نمیاد.

ولی عجیبه که امسال پر چالش ترین سال زندگیه من بود.خیلی چیزا توش تغییر کرد و همچنان هم داره تغییر میکنه.

این روند یهویی برام یه کم عجیبه.انگار زنگیم خودش هم فهمیده باید بیوفته رو دور تند.

اتفاقایی که هیچوقت نمیوفتاد داره اتفاق میوفته.

کاری با سرعتش ندارم.بعضیاش با سرعت بیشترن.ولی بعضیاشم در حد یه ایده مفیدن.

در هر صورت به درد بخورن.

در هر صورت قابل تامل هستن.



پ.ن:نسترن از کامنتت خیلی خوشحال شدم.جدی میگم! :*


پ.ن:فردا میرم تست بازیگری.برای کی؟؟؟داریوش م هر جویی

:)

برام مهم نیست چی بشه.آخرش برام اصلا مهم نیست.تجربه ش هم برام خوبه.همین که برای تست از طرف خودشون انتخاب شدم خوبه

:)

موزیک پیشنهادی: این




خودم باشم!

دلم یه مهمونی تووپ میخواد...

یه مهمونی که اصلاااا برام مهم نباشه که کلی میپرم و جیغ میزنم...

برام مهم نباشه که کسی درموردم چه فکری میکنه...

برام مهم نباشه که میک آپم پاک شه یا شر شر عرق بریزم یا موهایی که ساعت ها برای صاف شدنش زحمت کشیدم بخاطره عرق کردنم فرفری بشه...

یا اینکه وسط رقص پا درد بگیرم و کفشمو بندازم یه گوشه و پا برهنه رو زمین برقصم...

زمانی که آکسفورد بود با دوستش یه کلاب مانند میرفتیم که خارج از شهر بود.

300/400 تا آدم بودن همه غریبه بودن.هیچ کس براش مهم نبود چیکار میکنه.چجوری میرقصه.چجوری مست میشه.چجوری با پارتنرش رفتار میکنه.

یه ویلای خیلی بزرگ بود که چند تا دی جی داشت و حسابی هم به دیزاین داخلش و کیفیت صدا و نور پردازیش کار شده بود.

درینک و هله هوله هم میدادن.

5شنبه ها بود نفری 150 تومن.

البته پول بیشترش برای ر ش و ه و دی جی و این چیزا بود.وگرنه سرویس دهی خوراکی و این چیزاش معمولی بود

از اون موقع تا حالا دیگه اونجا نرفتم...

ولی دوست دارم دوباره برم.

بدون اینکه برام مهم باشه چی میپوشم.چیکار میکنم.

میخوام اونجا کاملاااا خودم باشم.کاملاااا خودم با موزیکش حال کنم.هیچی برام مهم نباشه




حس!

همین الان تموم شد.....

3 تا غرفه.....

طراحی.نقشه.ساخت و...

حس تموم شدن این 3 تا غرفه برام خیلی شیرینه.هرچند که دیگه داره برام عادی میشه.ولی همچنان برام لذت بخشه وقتی میبینم چیزیو که بهش فکر کردم و رو یه کاغذ کشیدم و خلقش کردم الان جلوی روم ساخته شده و فردا کلی آدم میاد تو این غرفه میشینه.

عکس غرفه هارو حتما اینجا شر میکنم..

.

.

.


مکان الانم:مجتمع پا لا دیوم.

در حال انتخاب یه خوراکی خوشمزه...

:))

فردا افتتاحیه س.

http://www.idro-fairs.com/file/296/poster-IAP2015-1000.jpg



پ.ن:بیام یه کم به پایان نامه م برسم :(((

شب خوبی داشته باشید.

استایل!


امروز تو شرکت همش بحث سر فیلم عص ر یخب ندان بود.

من که قبلا تو سینما دیده بودم ولی خب یه سری فیلمارو دوباره هم دی وی دیشو میگیرمو میبینم.

بیشتره بحثمون هم سر فرهاد اص لانی بود.

یه نظرم از وقتی چاق شد خیلی تو موقعیت کاریش تاثیر مثبت گذاشت.

کلا از نظره من آدمیه که میتونه آدمو جذب کنه.

من کلا تو مود مردای خیلی خوشگل نیستم.پارتنر های خودمم هیچ کدوم آدامای خوشگلی نبودن.

کلا من زیاد به خوشگلی و خوش هیکلی مردا اهمیتی نمیدم.نمیگم مهم نیست.باشه بهتره قطعا.ولی نباشه هم اصلا برام مهم نیست.کلا فاکتور ظاهر برام خیلی اهمیت نداره.

البته بجز تیپ.نحوه لباس پوشیدن و عطر زدن و نوع کفش پوشیدن برام خیلیییی مهمه.

فرهاد اص لانی آدمه چاق.تیپ خیلی عادی.قیافه عادی و هزارتا چیز دیگه.ولی این ظاهر یه جورایی ساپورتیو هست.یه جورایی امنیت رو تداعی میکنه.نمیدونم شاید برای من اینطوریه.ولی من کلا با این سبک مردا هیچ مشکلی ندارم.اتفاقا حس خوبی هم دارم