دست تو دست!

آخرین کار من در سال 94 هم تموم شد.غرفه تو نمایشگاه خود رو که یه سالن کامل رو داشتم.

امروز رفتم نمایشگاه سالن سی و هشت که کار خودم بود.برای اینکه کل سالن رو بگیرم چندین ماه تلاش داشتم.از طریق بابام که بتونه رو مخ مسئولین بخش روابط عمومی ای ران خود رو بره.از بخش اس تایل که خودم قبلا اونجا بودم.به هر حال که آخرین پروژه سال 94 بسیار سخت و استرس زا ولی خوب بود.

امروز خیلیا رو تو نمایشگاه دیدم.خیلی از استادام.خیلی از هم کلاسی هام.دیگه ساعت های آخر بود که رفتم سمت غرفه ای که ورک شا پ طرا حی خو د رو برگزار کرده بود.یه نیم ساعتی اونجا بودم.تو همون حین هم هی سلام علیک میکردم با استادام.کسایی که میشناختمشون و خیلی وقت بود ندیده بودمشون.یکیشون یه آقایی بود که طراح کمپانی بنز بود.زمانی که با آکسفورد تازه رابطه م تموم شده بود قرار بود با هم آشنا بشیم.که بعد یه مدت فهمیدم خیلی داغونه دیگه بیخیال شدم.اونم امروز اونجا بود.

یه دفه که آخر برنامه بود شروع کردن به تشکر کردن از اینو و اونو این چیزا.یه دفه یکیشون گفت یه تشکر هم بکنیم از خانوم بیتا فلانی که از دانشجوهای خودمون بودن و الان زحمت طراحی و ساخت غرفه های این سالن رو کشیدن.یه دفه دیدم همه استادا و همون آقای طراح بنز شروع کردن لبخند زدن به من و سک سی نگاه کردن و نخ دادن و این حرفا.(اونجا یاد حرف شهرام افتادم که همیشه بهم میگفت قیافه و تیپ و این چیزا مهم نیست.این موفقیت آدماس که اونارو س ک سی میکنه.وگرنه جذابیت های فیزیکی بعد یه مدت واسه هر مردی عادی میشه)

دقیقا همون لحظه بود که دیدم تا قبل از اینکه اینا بدونن این غرفه ها کار منه در حد سلام علیک بود.حالا شد نگاه های معنی دار و لبخند زدن و عزیزم گفتنشون....

همونجا به یکی از همکارام که اونم یکی از طراحای معروف خو درو هستش گفتم بیا دست همدیگه رو بگیریم ازینجا رد شیم.میخوام ببینم واکنششون چیه.اونم از خدا خواسته قبول کرد.چند باری بهم گفته بیا با هم دوست شیم.دوباره امروز هم گفت.منم چون دیدم این بدش نمیاد بهش گفتم بیا یه همچین حرکتی بزنیم.که اونم اوکی داد....

باورم نمیشد....

تا اینا مارو با هم دست تو دست دیدن شروع کردن به من اخم کردن.روشونو اونور کردن.مردای گنده ی 40 ساله هااا.نه پسر بچه های پیزوری....

اون آقای طراح بنز که من تو حلقش بودم ولی وانمود میکرد که منو نمیبینه.به حدی سوخته بود که نمیدونست باید دقیقا چه ری اکشنی داشته باشه.من رفتم نزدیکش وایسادم دست تو دست اون یارو با هم حرف میزدیم.اونم تا دید من نزدیکشم شروع کرد بلند بلند به دوستش گفت:سال دیگه مسئول نمایشگاه رو عوض کنید.امسال خیلی غرفه های ایرا ن خ ودرو تف مال شده.معلوم نیست میدن دست کی اینارو میسازه.منم خودمو زده بودم به اون راه الکی با تلفن حرف میزدم که مثلا حواسم بهت نیست داری چی میگی.اونم دید من حواسم نیست دیگه بیخیال شد و زر زرهاش رو قطع کرد.

داشتم برمیگشتم رفتم تو پارکینگ تا اومدم در ماشینو باز کنم دیدم اونا هم اومدن سمت من.ماشین دوستش کنار ماشین من بود.

باااااااااااز هم جوری وانمود میکرد که انگار منو اصلا ندیده.هرچند که خیلی این حرکتش مصنوعی بود.

خلاصه من سوار شدم و رفتم.هنوز از در پارکینگ بیرون نیومده بودم که دیدم بهم زنگ زد.

منم هی میگفتم شما؟؟؟به جا نمیارم شمااا؟؟

بعدش خودشو معرفی کردو سریع گفت:بی تا تو که تو کف من بودی همیشه.چی شد با فلانی دوست شدی؟؟؟

منم که تعجب کرده بودم ازین حرکاتش.نه به اون بی توجهیش که مثلا میخواست بگه منو ندیده.نه به این مدل حرف زدنش

منم گفتم کی گفته من تو کف توام؟؟حالا مثلا تو چه پخی هستی که قابل تو کف بودن من باشی؟؟؟؟(اینو اینجا تو پرانتر بگم که من همیشه میرینم تو اعتماد به نفس مردا.حالا بعدا میگم چرا)

گفتم آخه تو چی داشتی واسه من؟؟از سرتم زیادم آخه :)))

اونم گفت آره ریخته مث تو واسم...منم گفتم اگه ریخته برو همونارو از کف خیابون جمعشون کن.الان فقط زنگ زدی اطلاع رسانی کنی به من که واست ریخته؟؟؟باشه فهمیدم ریختن واست.

کاری با این مسخره بازیا ندارم.ولی برام جالبه یه آدم 40 ساله تا این حد موفق بخواد به یه کار غرفه ی من هم تیکه بندازه.کاری که واسه اون چیزی نیست.کسی که با کمپانی خارجی کار میکنه طراحی و ساخت غرفه واسش کار دستیه.

من برام مهم بود که یه چیز خوب تو کارنامه م داشته باشم.اینکه میبینم عکس غرفه ها تو نت پخشه تو تلویزیون تو اخبار پخش شده واسم کافیه.همین بهم بیشترین لذتو میده.گور بابای کسایی که با یه دست پسر رو گرفتن تا این حد و به این فاجعه باری خودشون رو لو میدن.

اینم عکسای خبر گزاری های مختلف از غرفه ها:



 






آقای رو حانی و خودروی مدل شده:




اینم سلفی  بی تا خانوم کنار خودروی مدل شده:دی

من پارتی بازی کردم رفتم تو وی آی پی غرفه کنار مدل عکس گرفتم.روحانی به همون بیرون غرفه اکتفا کرد :)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.